شما اینجا هستید

یادداشت » نقش رسانه‌های جمعی در تبیین انسجام و وحدت امت اسلامی
گروه : یادداشت

حسین علی پور-پایگاه خبری گنبدی ها/ در جهان امروز، وسایل ارتباط جمعی اعم از مطبوعات، سینما، رادیو، تلویزیون و فناوریهای نوین اطلاعات و ارتباطات بویژه اینترنت، با انتقال اطلاعات و معلومات جدید و تبادل افکار عمومی سهم بسزایی در ایجاد وفاق و همبستگی میان مسلمانان در کشورهای مختلف داشته است. چنانکه برخی عصر حاضر را (‌عصر ارتباطات) خوانده و میزان پیوند یک جامعه را با افق شگرف تغییرات نوین و میزان تحرک آن را در زمینه ارتباطات می‌داند. (‌سید محسنی، ۱۳۸۹ : ۱۰) بدون ارتباط زندگی اجتماعی قابل دوام نخواهد بود و ارتباط سنگ بنای جامعه انسانی است و بدون آن فرهنگ به عنوان یک خصیصه انسانی پدید نمی آید.از سوی دیگر امروزه ارتباطات لازمه حوزه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است و به بیان دیگر بدون برقراری ارتباطات جوامع بشری پیشرفتی نخواهند داشت.

رسانه ها به عبارتی، یک میدان عمومی جدید برای گفتگوی میان انسان ها تلقی می شود که از طریق آنها همه می توانند با هم تماس بگیرند و اتباط برقرار کنند. بر اثر همین ارتباط و نزدیکی، بین انسان ها تفاهم ایجاد می شوند و تقابل خصمانه و خشونت از میان می رود. نوع تعاملات و کنش های مردم جامعه هموراه نقش موثری در ایجاد همبستگی و انسجام میان مردم درون یک ملت یا با ملت های دیگر دارد. به طوری که بریگزوبرک در کتاب (‌تاریخ اجتماعی رسانه ها از گوتنبرگ تا اینترنت) بر ضرورت توجه پژوهشگران فرهنگ و تاریخ به نقش رسانه ها و ارتباطات جمعی از تاریخ تاکید می کند: (‌ارتباطات را جدی بگیرید: هم نظریه ارتباطات و هم فناوریهای ارتباطی را.) (‌بابایی،۱۳۹۴: ۶) جامعه شناسی وسایل ارتباط جمعی، تاثیرات وسایل ارتباط جمعی بر جامعه و نیز تاثیرپذیری آن از جامعه را با رویکردی جامعه شناختی با تاکید بر وسایل ارتباطی نوین مورد بررسی قرار می دهد. درک این موضوع مستلزم آگاهی از نقش ها و کارکردهای وسایل ارتباطی از یک سو و فهم ویژگیهای جامعه جدید در هزاره ی سوم از سوی دیگر است.

کارکردهای اجتماعی رسانه های جمعی:
کوشش های زیادی به منظور نظامند کردن کارکردهای اساسی رسانه ها در گذشته به عمل آمده است. هارولد لاسول محقق برجسته حوزه ارتباطات در مقاله خود با عنوان (‌ساخت و کارکرد ارتباطات در جامعه) (‌۱۹۴۸) عمده ترین کارکردهای اجتماعی رسانه ها را به سه دسته تقسیم نمود:
۱٫نظارت بر محیط
۲٫مربوط کردن بخش های مختلف جامعه به یکدیگر در جهت عکس العمل به محیط.
۳٫انتقال میراث فرهنگی.
الف) نظارت بر محیط: جمع آوری اطلاعاتی که جامعه درباره احتیاج ها، مخاطرات و فرصت ها بایستی بداند تا بدین وسیله خود به مسائل اش پاسخ گوید.
ب) همبستگی: به کار بستن پاسخ جامعه در مورد اطلاعات مربوط به سیاست گذاری، خودسازمانی، توزیع قدرت و مسئولیت ها و متحول ساختن الگوها به نحوی که مورد نیاز است.
پ) جامعه پذیری : به نظر لاسول با گذر از دانش ها و ارزشهای جامعه به اندیشه اعضای درون نگر و بی اطلاع می توان معنا بخشید. بنابراین کودکان در جامعه بزرگ می شوند تا در آینده شهروندان مسئول و مفید باشند و بزرگسالان نیز اطراف یک شبکه از علوم و عقاید با یکدیگر هم پیمان خواهد شد. (‌شرام،۱۳۸۱: ۸۸) مک کویل (‌ ) کارکرد دیگری را تحت عنوان (‌بسیج اجتماعی) به مجموعه کارکردهای رسانه جمعی می افزاید. از نظر وی، انتظار می رود که رسانه ها پیش برنده منافع ملی و پیشتاز بعضی از ارزشهای کلیدی و الگوهای رفتاری در جامعه باشند. (‌مصطفوی کهنگی،۱۳۹۴: ۱۱۹)

رسانه و یکپارچگی:
یکی از موضوعات اساسی مورد توجه جامعه شناسان، موضوع حفظ نظم اجتماعی است، بویژه این مسئله که نظم اجتماعی چگونه حفظ می شود و تحت چه شرایطی فرو می ریزد. عده ای بر ارتباط و پیوند میان رسانه های جمعی و یکپارچی اجتماعی تاکید می کند. صاحبان این دیدگاه براساس خصوصیات رسانه های همگانی معتقدند که رسانه ها در ایجاد همبستگی میان افراد پراکنده و متفرق در درون مخاطبان گسترده ارزشها، ایده ها، اطلاعات و ذهنیات مشترکی را درباره جهان و محیط اطراف به آنها منتقل می سازند و از این طریق به یکپارچگی اجتماعی کمک می کنند. به نظر می رسد اگوست کنت نخستین جامعه شناسی است که مفهوم انسجام و همبستگی اجتماعی را مورد توجه قرار داده است. در این باره ریمون آرون درباره او چنین می نویسد :
(‌ (‌اما آیین اگوست کنت مبتنی بر این تفکر است که اساس هر جامعه ای توافق اذهان است. جامعه بوجود نمی آید مگر آنکه اعضایش اعتقادات مشترکی داشته باشند.)
امیل دورکیم  از مشهورترین جامعه شناسانی است که به مفهوم انسجام اجتماعی پرداخته است و وجود آن را برای جامعه حیاتی دانسته است. جاناتان ترنر به نقل از او گفته است: انسجام وقتی رخ می دهد که عواطف به وسیله نمادهای فرهنگی تنظیم شود. جایی که افراد متصل به جماعت، اجتماعی شده باشند، جایی که کنش های تنظیم شده و به وسیله هنجارها هماهنگ شده اند و جایی که نابرابری قانونی تصور شود.  دورکیم معتقد است که جوامع سنتی در روند تکاملی خود تحت تاثیر عواملی، تغییراتی را در خود پذیرا می شوند، مهمترین این عوامل از نظر دورکیم پیشرفت تقسیم کار است که باعث تحولی عظیم در جامعه می شود و در حقیقت به دلیل تقسیم کار است که جوامع سنتی مبتنی بر انسجام و همبستگی مکانیک به جوامع صنعتی مبتنی بر همبستگی ارگانیکی تبدیل می شوند.
مرتون و لازارسفلد  در مقاله ی مشهور خود (‌رسانه های جمعی، سلیقه مردم و کنش های سازمان یافته ی اجتماعی) کارکرد تقویت هنجارهای اجتماعی از طریق رسانه را به خوبی مطرح می کنند. رسانه از طریق ارائه درست یا نادرست مطالب، موجب جهت گیری افراد می شوند و به نوعی قادرند یک طرز تفکر عمومی در جامعه ایجاد کنند. به دلیل ارائه پیام از رسانه ها، افراد عقیده ی فردی خود را در مقابل عقیده ی جمعی می بینند و در بسیاری موارد در جهت پیام رسانه تغییر عقیده می دهند. مرتون و لازارسفلد بر پدیده (‌انتخاب) در رسانه ها تاکید بسیار دارند، زیرا رسانه ها در انتخاب مطلب و چرخش آن در جامعه به برخی از واقعیت های اجتماعی که به صورت منفرد و مجزا در جامعه منتشر می گردند، جنبه ی اجتماعی می بخشند به گونه ای که توجه تمام افراد به آنها جلب می شوند. نگرش مثبت و یا منفی رسانه ها در مورد یک پدیده موجب می گردد افرادی که تا آن زمان تفکری خاصی در مورد آن موضوع نداشتند و همیشه بی تفاوت از کنار آن می گذشتند، برخورد و نگرش خود را در خصوص آن موضوع مشخص کنند. همچنین از طریق ارائه رفتار مورد قبول رسانه ها، همنوایی رفتاری نیز در جامعه تبلیغ و تشویق می شوند.
لی جان در کتاب خود معتقد است که وظیفه ی اساسی رسانه ها ی ارتباط جمعی در کشورهای کمتر توسعه یافته، تامین مشارکت بیشتر مردم در امور اقتصادی و ملی، افزودن دانش ها و مهارت ها و همچنین منسجم کردن آنها به صورت یک ملت و یاری آنها در یافتن هویت فرهنگی و فردی خویش است.  همچنین هارولد لاسول جامعه شناس و نظریه پرداز ارتباطی امریکایی، وظایفی چند نظیر: مراقبت از محیط و انسجام و همبستگی میان اجزای گوناگون جامعه را در پاسخ به محیطی که در آن انتقال میراث فرهنگی از نسلی به نسل دیگر صورت می گیرد، به عنوان وظیفه های اصلی وسایل ارتباط جمعی تلقی می کند.

پیشنهادها:
با توجه به مطالب یاد شده و تبیین نقش رسانه در اتحاد و همبستگی دنیای اسلام می توانیم راهکارها و پیشنهادات ذیل را رائه نماییم:
۱٫ تبلیغ ارزشها و هنجارهای دینی و اسلامی رسانه های جمعی به جای ارزشهای تفرقه افکنانه و ستیزه طلبانه در جهان اسلام.
۲٫ اشاعه ی فرهنگ رسانه ای صحیح و درست الگوی زندگی مسالمت آمیز اسلامی در میان امت اسلامی.
۳٫ عدم استفاده از نمادهای غربی در رسانه های اسلامی مانند: مصرف گرایی و تجمل پرستی و جایگزینی آن با ارزشهای اسلامی چون قناعت و سادگی.
۴٫ توجه به اقوام و ملل گوناگون اسلامی و آشنایی با فرهنگ آنها و متمرکز شدن در سبک زندگیشان و تلاش در جهت همرنگی مسلمانان.
۵٫ طراحی مدل اسلامی در جامعه و رسانه ای شدن آن براساس نظام ارزشی مشترک در دنیای اسلام.
۶٫ تلاش در برگزاری کنفرانس ها و همایش ها در جهت تقریب مذاهب اسلامی و انعکاس آن از طریق رسانه های جمعی در حوزه جغرافیای اسلامی.
۷٫ دقت و نظارت شدید بر محتوای رسانه های جمعی در ایجاد انسجام اسلامی و عدم تفرقه افکنی.

منابع:

استوت،دانیل (‌۱۳۸۸) برگزیده دانشنامه دین،ارتباطات و رسانه، (‌‌حمیدرضا قادری) ،انتشارات مرکز پژوهش های صدا و سیما.

جمعی از نویسندگان (‌‌۱۳۹۳) جزوه جامعه شناسی وسایل ارتباط جمعی،دانشگاه پیام نور.

سورین،ورنر و جیمز تانکارد (‌۱۳۸۱) نظریه های ارتباط جمعی، (‌‌علیرضا دهقان) ،تهران:نشر دانشگاه تهران.

ساروخانی،باقر (‌۱۳۷۱) جامعه شناسی ارتباطات،تهران: فیروزه.

اکبری،امین (‌۱۳۸۳) نقش سرمایه اجتماعی در مشارکت: بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر مشارکت سیاسی و اجتماعی (‌مطالعه موردی روستای فارسنج از توابع سقز) ،پایان نامه دانشکده ی علوم اجتماعی،دانشگاه تهران.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

پایگاه خبری تحلیلی گنبدی ها | جامع ترین وب سایت خبری شهرستان گنبدکاووس